رمز عبور به ایمیل شما ارسال می شود

رشد کودک از تولد تا سه سالگی؛ به چه مواردی دقت کنیم؟

مراحل رشد کودک از تولد تا سه سالگی

رشد کودک از بدو تولد تا سه سالگی آن را می توان به عنوان یکی از مهم ترین مراحل رشد نام برد. شاید دلیل آن را بتوان به این نسبت داد که حدود 30 درصد شخصیت انسان ها در طول سه سال اول زندگی اش شکل می گیرد. حتی اگر هیچ کار خارق العاده ای انجام نداده و مسیر عادی زندگی را در پیش گرفته باشید، یک سوم از شخصیت شما به مراحل رشد کودک از تولد تا سه سالگی مربوط می شود. بنابراین به هیچ عنوان نباید اهیمت این دوران را دست کم گرفت. در ادامه این مطلب با تربیت گرام همراه باشید تا گذری بر این دوران بسیار مهم داشته باشیم.

کیفیت دوران رشد کودک در سه سال اول به شما بستگی دارد!

کودک شما وقتی 14 ماهه و یا 18 ماهه است، در دو منطقه متفاوت زندگی می کند. این مناطق به گلستان و خارستان مشهور هستند. کودکی که در گلستان زندگی می کند، گلستانی که شاید در آن برخی گل ها خار داشته باشند. بر عکس این موضوع نیز صادق است. یعنی کودک در خارستانی زندگی کند که برخی خارها در آن گُل دارند. شاید منظورمان را متوجه شده باشید. درست حدس زدید! همه چیز به شرایطی بستگی دارد که شما برای کودک دلبند خود فراهم می سازید.

درست همانند گلستان و خارستان که از قواعد طبیعی رشد گیاه پیروی می کنند، کودک نیز به هر حال مراحل رشد خود را طی می کند. ولی نتیجه آن کاملا متفاوت خواهد بود. در واقع مطالبی که فرزند شما در سه سال اول یاد میگیرید، ماندگار خواهد بود. درست همانند مطالبی که بر روی سنگ حک می شود. اگر این مطالب جنبه مثبت و سازنده داشته باشند که بسیار عالی است. چنانچه جنبه های بد و منفی به همین راحتی و با رفتار معمول از بین نمی رود.

دکتر هلاکویی

ویژگی های شخصیتی کودک در سه سال اول زندگی به صورت همیشگی در سلول مغز انسان ثبت می‌شود. البته معمولا با تجربیاتی که در مراحل زندگی بدست می آورد می توان مقدار آن را به میزان کمی تغییر داد.

ویژگی ها و خصوصیات رشد کودک از تولد تا سه سالگی

حال که به اهمیت فوق العاده نحوه رشد کودک در سه سال اول زندگی پی بردیم، وقت آن رسیده که ویژگیهای شخصیتی مهم در این دوران را بررسی کنیم. بنابراین قسمت خوب ماجرا هنوز ناگفته مانده است. با داشتن آگاهی مناسب از این ویژگی ها می توانید تا حد زیادی به رشد مناسب فرزند خود کمک کنید.

1- شرطی شدن

اجازه دهید برایتان داستانی تعریف کنم. فرض کنید فرزندتان گوش حساسی دارد و از صدای بلند می ترسد. حال اگر پدربزرگ یا مادربزرگ با صدای بلند سرفه یا عطسه کنند، ترس به سراغ او می آید. حال اگر زمانی پدربزرگ یا مادربزرگ به اتاقش بروند، شروع به گریه می کند. من و شما می دانیم پدر و مادر بزرگ آنقدر عزیز هستند که قرار نیست نوزاد نسبت به آن ها حساسیت داشته باشد. بعد از صدای عطسه و سرفه اگر با وجود علاقه به اتومبیل، صدای بوق آن را بشنود، می ترسد. پس از آن نیز به مرور زمان از خود اتومبیل نیز خواهد ترسید. بنابراین شاید هنگامی که او را به خیابان می برید، از اتومبیل ها ترسیده و شروع به گریه کند.

به این موضوع شرطی شدن می گویند. وقتی پدیده ای کاملا بی اهمیت به یک باره با موضوعی آمیخته شود که فرد نسبت به آن حساسیت دارد، موجب می شود که فرد نسبت به آن پدیده نیز حساسیت پیدا کند. درست همانند آنچه درباره ترس از صدای بلند بوق و به تبع آن ترس از اتومبیل دیدیم. این جنبه شرطی شدن شاید تنها و مهم ترین نوع یادگیری باشد که در کودک رخ می دهد.

2- مکانیزم همانند سازی

در مراحل رشد نوزاد و کودک مکانیزمی به نام همانند سازی وجود دارد که در برخی اوقات ضربه ای بسیار سنگین به فرزندتان وارد می کند. این مکانیزم وقتی رخ می دهد که حادثه سخت و سنگین است و کودک خود را با آن حادثه شبیه و همانند می کند. یعنی آن حادثه را از خودش جدا دانسته و در آینده با وقوع رویداد مشابه، به این خاطره مراجعه می کند.

برای روشن شدن مطلب برایتان مثالی می زنیم. صحنه ای را تصور کنید که پدر و مادر بر سر یکدیگر داد و فریاد می زنند و ناراحتی به وجود می آورند. کودک در ذهن خود عصابنیت پدر و مادر را نگه می دارد. اگر بیست سال نیز از آن ماجرا بگذرد، در وضعیت مشابه رفتاری کاملا شبیه پدر و مادر خود انجام می دهد! در حالی که شاید خودش اصلا این رفتار را قبول نداشته باشد و بعدا از آن ابراز آن پشیمانی کند. مردم نیز پیش خودشان از این موضوع که فرد چنین مطلبی آسان و جزئی را با خشم بیان می کند، شگفت زده شوند. بنابراین به این مطلب نیز توجه کافی نشان دهید.

3- نتیجه گیری

کودک شما در دوران تولد تا سه سالگی فکر نمی کند و فرایند ذهنی ندارد. او تنها بلد است که نتیجه گیری کند. جالب است بدانید که این نتیجه گیری در بیشتر اوقات برای تمام عمر حفظ می شود و به نوعی در ذهن ما مینشیند. به طوری که شاید زندگی ما را برای همیشه مشخص کند. در اینجا نقش پدر و مادر بسیار پر رنگ است که در باره خوبی و بدی موضوعات با او صحبت کنند.

مقاله مرتبط : ده نکته مهم در رشد نوزاد

4- نشان دادن عکس العمل

یکی از مواردی که بهتر است به آن دقت کنید این است که کودک شما به مسائل واکنش نشان می دهد. یعنی اینطور نیست که مسائل را تجزیه و تحلیل کرده و با توجه به موقعیت پاسخ مناسبی دهد! داشتن چنین انتظاری از فرزند مانند آبی است که در هاون کوبیده می شود! متاسفانه بسیاری از این واکنش ها نیز درونی شده و به بخش همیشگی شخصیت او تبدیل می شود. بنابراین بهتر است که در انجام واکنش های خود دقت بیشتری به خرج دهید.

5- اعتماد و رشد کودک چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

یکی از پایه های شخصیت انسان اعتماد است. بر اساس اعتماد است که ما می توانیم با دیگران ارتباط برقرار کرده و همکاری کنیم. اما اینکه به کسی اعتماد داشته باشیم یا خیر کاملا به دوران کودکی مان بستگی دارد. اصولاً در ماه 14 از تولد، کودک به این نتیجه می رسد آیا باید اعتماد کند یا خیر؟ این اعتماد نیز می تواند مربوط به خودمان یا دیگران باشد. آیا می توانیم به قولی که به خودمان می دهیم، پایبند باشیم؟ دیگران چطور؟ آیا حرف دیگران برایمان ارزش دارد؟

رشد کودک از تولد تا سه سالگی

واقعیت آن است که برخی از مردم نسبت به همه چیز نامطمئن هستند و نسبت به خود و دیگران عدم اطمینان دارند. همچنین کسی نمی تواند بگوید من نسبت به خودم اطمینان دارم اما دیگران قابل اطمینان نیستند. این فرضیه با واقعیت سازگار نیست و اگر کسی به خودش اطمینان داشته باشد، حتما دیگران را نیز قابل اطمینان می پندارد. بنابراین ضروری است که اعتماد و اطمینان را از اول در کودک خود پرورش دهید.

6- امنیت و آرامش

امنیت و آرامش آنقدر به هم نزدیک هستند که تصمیم گرفتیم آن ها را در کنار یکدیگر قرار دهیم. تمام تلاش ما بر این است که کاری کنیم تا فرزندانمان در امنیت و آسایش باشند. در 14 ماه اول از رشد کودک ، او می تواند به امنیت برسد. البته این در صورتی است که اتفاقات اطراف او به نحوی رخ دهد که باعث “ثبات و قرار” او شود. برعکس این موضوع نیز می تواند رخ دهد و رفتار اطرافیان باعث وحشت و عدم امنیت کودک شود. وقتی کودک به قرار می رسد یعنی آرامش دارد. بایستی دقت کنید که اگر کودک در 14 ماه اول دچار وحشت و اضطراب شود، در بزرگسالی ممکن است به مواد مخدر یا باورهای تند و افراطی فلسفی و مذهبی پناه ببرد.

7- اعتماد بنفس چه نقشی در مراحل رشد کودک دارد؟

اگر بخواهیم به زبان ساده برایتان بگوییم، اعتماد بنفس یعنی من می توانم از عهده انجام کارها برآیم. اعتماد بنفس دو جنبه مثبت و منفی دارد. کودکی که در 3 سال اول زندگی خود اعتماد بنفس دارد، دربزرگسالی نیز شخصی با اعتماد بنفس بالا خواهد بود. اما اگر اعتماد بنفس نداشته باشد، تا آخر عمر درگیر این موضوع می شود. توصیه ما به شما پدر و مادران عزیز این است که از سنین کودکی به فرزندان اعتماد داشته باشید. بگذارید این حس را داشته باشد که خود می تواند از عهده انجام کارها برآید. دلسوزی مادرانه یا پدرانه شما در بزرگسالی به هیچ درد او نمیخورد. علاوه بر آن کودکی که اعتماد بنفس داشته باشد، شخصیت سالم تری خواهد داشت. به هیچ عنوان از کنار این موضوع به سادگی عبور نکنید.

8- امید به زندگی و نقش آن در رشد کودک

سعی کنید که از سنین کودکی شرایطی برای فرزند خود فراهم سازید که به آینده و دیگران امید داشته باشد. کودک امیدوار در شرایط سخت نیز امید خود را از دست نمی دهد. اما اگر از در سه سال اول زندگی بذر ناامیدی در او پاشیده شود، نگرشی منفی و غیر امیدوارانه پیدا خواهد کرد. او باور دارد که هر آنچه اتفاق افتاده، روز به روز بدتر می شود و جهان روی بهتر به خود نخواهد دید. در این شرایط رابطه بهتری با دیگران نداشته و شرایط مطلوبی را تجربه نمی کند. همانطور که ملاحظه نمودید، امید به زندگی همانند دیگر ویژگی های شخصیتی در رشد کودک تاثیر بسزایی دارد.

خوشبینی یا بدبینی؟ مساله این است!

با دیدن این عبارت همه به یاد ضرب المثل معروف ” نیمه پر یا خالی لیوان را دیدن” می افتیم. بسیاری به اشتباه تصور می کنند که افراد خوشبین فقط به نیمه پر لیوان نگاه می کنند و به جنبه های منفی اصلا کاری ندارند. اگر شما نیز آن دسته هستید، بهتر است در نگرش خود تجدید نظر کنید. آدم های خوشبین به جنبه خوب موضوع تمرکز دارد هرچند که همچنان از جنبه منفی خبر دارد و سعی در اصلاح آن دارد. یکی از جنبه های شخصیتی رشد کودک در خوشبینی یا بد بین بودن او خلاصه می شود.

از کودکی به فرزند خود آموزش دهید که بر جنبه های خوب مساله تمرکز کند و جنبه های بد و منفی را به او متذکر شوید. بگذارید بداند که دنیا همیشه گلستان نیست و هر موضوعی دارای جنبه مثبت و منفی است. کاری که نباید انجام دهید این است که از بدبینی او جلوگیری نمایید و شرایطی به وجود نیاورید که به نیمه خالی لیوان تمرکز کند. زیرا در این صورت حوادث ناگواری برایش به وجود می آورد.

9- مثبت و منفی بودن

در سه سال اول تولد به فرزند خود یاد دهید که به جنبه های مثبت موضوعات نگاه کند. با این روش او در هر مساله ای که پیش می آید به دنبال چیزهای مثبت می گردد و اتفاقا آن را پیدا می کند. اگر کودک با شرایطی روبرو شود که برایش جذاب و جالب باشد، به دنبال آن می گردد. اگر از موضوعی نیز آسیب ببیند، از آن دوری می کند. مثبت و منفی بودن از جمله ویژگی های شخصیتی رشد کودک است که در بزرگسالی کمک زیادی به حل مسائل می کند.

10- داشتن پشتکار چه تاثیری در رشد کودک دارد؟

دهمین و آخرین ویژگی که در شخصت کودک اثرگذار است را می توان به سازنده و یا مخرب بودن رفتار او نسبت داد. کودک در 14 ماه اول زندگی یاد می گیرد که خلق کند، سازنده بوده و از داشته هایش نگهداری کند؛ و اگر شرایط مساعد برای خلق فراهم نشود، ویرانگر شده و معمولا به دنبال تخریب و عیب و ایراد می گردد. اما نگاه سازنده و ویرانگر تاثیر بسزایی در ایجاد پشتکار و به تبع آن در رشد کودک دارد. بیایید در ادامه مزایا و معایب داشتن و نداشتن پشتکار توسط کودک را بررسی کنیم.

اگر فرزند شما دارای پشتکار باشد، کاری که شروع کرده را به پایان خواهد رساند و این کار را سر وقت انجام می دهد.

اما داشتن نگاه ویرانگر باعث می شود که کار را شروع نکند. اگر هم شروع کرد، با علم به این موضوع که در ادامه مشکلاتی خواهد داشت کار را آغاز خواهد کرد. معمولا نیز در میانه راه کار را رها کرده و به دنبال کار دیگری می روند.

جمع بندی

اگر در 14 ماه اول با کودک خود طوری رفتار کنید که این ویژگی های خوب در او پرورش داده شود، 30 درصد از شخصیت سالم او در آینده را شکل داده اید. اگر هم این کار را انجام ندادید، بایستی منتظر عواقب آن در آینده باشید. اما نگران نباشید چرا که در آینده ما به شما خواهیم گفت که چگونه باید این ویژگی ها را در کودک خود تثبیت کنید. با ما همراه باشید.

برچسب ها

احمدرضا کرمی

احمدرضا کرمی

مهندس الکترونیکی هستم که بعد از فارغ التحصیلی و به صورت کاملا اتفاقی وارد حوزه محتوا شدم. از قدیم عاشق ادبیات و زبان فارسی و دلباخته زبان انگلیسی بودم اما به دلیل برخی مسائل نتوانستم طعم شیرین وصال را بچشم. از همان ابتدا نوشته‌های من به صورت تحلیلی و کاربر محور بوده که ناشی از مدل ذهنی ارزش آفرینم و همچنین تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک است. پس از آشنایی با بازاریابی محتوایی و علم مارکتینک، تکنیک‌های نویسندگی اثربخش را چاشنی کارم کردم. دیگران مرا کارشناس بازاریابی محتوایی می‌خوانند. خودم اما فکر میکنم نویسنده‌ای هستم که دغدغه ارزش آفرینی دارد و استفاده از علم بازاریابی در این راه به من کمک می‌کند. هدف غایی من این است که همچنان که خودم از نوشته‌هایم لذت می‌برم، باری هر چند کوچک از دوش خوانندگان مطالبم بردارم.

پرسشی دارید؟ پاسختان را خواهیم داد ...

دیدگاهتان را بنویسید